بنام خدا
درس دوم / واژه هفتم
peril
● خطر بزرگ و جدی مخصوصاً زمانی که احتمال آسیب یا مرگ وجود دارد؛ مخاطره
مثال تصویری
The rock climber begs for help because he’s now in great peril of falling.
ترجمه صخره نورد درخواست کمک می کند زیرا او اکنون در خطر بزرگ افتادن از صخره است.
درس دوم / واژه هشتم
recline
● دراز کشیدن و تکیه دادن به طوری که راحت است؛ لم دادن
مثال تصویری
My son has a bad habit of reclining in near distance from the TV.
ترجمه پسرم عادت بد دراز کشیدن در فاصله ای نزدیک از تلویزیون دارد.
درس دوم / واژه نهم
shriek
● صدای خیلی بلند در آوردن مخصوصاً زمانی که ترسیده، عصبی یا هیجان زده هستید؛ جیغ کشیدن؛ فریاد زدن
مثال تصویری
Majid shrieked when he saw the bats entering his room from the window.
ترجمه مجید جیغ کشید وقتی دید خفاش ها دارند از پنجره وارد اتاقش می شوند.
درس دوم / واژه دهم
● بوجود آورنده ی احساس اینکه چیزی خطرناک یا نحس در شرف اتفاق افتادن است؛ پلید؛ شوم؛ شیطانی
مثال تصویری
The sinister shadow on the wall was really scary. I was scared to death.
ترجمه سایه ی شوم روی دیوار واقعاً ترسناک بود. تا حد مرگ ترسیدم.
درس دوم / واژه یازدهم
tempt
● تلاش برای متقاعد کردن کسی برای انجام چیزی که در واقع نباید انجام شود با جذاب نشان دادن آن؛ اغوا کرن؛ فریفتن
مثال تصویری
This delicious piece of cream cake temps Bahram to break his diet.
ترجمه این تکه ی خوشمزه کیک خامه ای بهرام را اغوا می کند که رژیم غذاییش را بشکند.
درس دوم / واژه دوازدهم
● توافقی که در آن بر اساس نتیجه پول می برید یا می بازید؛ شرط بندی
مثال تصویری
Navid’s friend tempted* him and he’s lost all his money in a wager.
ترجمه دوست نوید او را اغوا کرد و او تمام پولش را در یک شرط بندی باخت.
واژگان تصویری ۵۰۴ (درس ۲- واژگان ۷-۱۲)