واژگان تصویری ۵۰۴ (درس ۳۱- واژگان ۷-۱۲)

بحث و نزاع جدی؛ منازعه؛ مشاجره (اسم) جدال کردن؛ نزاع کردن (فعل)

ترجمه دو مرد تاجر در حال مشاجره در مورد کاهش فروش محصولات شرکت هستند.

شجاعت زیاد، مخصوصا در جنگ؛ دلاوری

ترجمه شهید حججی در میان ایرانیان بعد از شهادتش توسط داعش بی رحم نماد دلیری شده است.

شخصی که به طور جنون آمیز و احمقانه رفتار می کند (اسم)؛ مجنون؛ دیوانه (اسم، صفت)

ترجمه رفتارهای احمقانه ی نوید دوستانش را رنج می دهد وقتی با هم بیرون می روند.

یکی از لوله هایی که خون را از نقاط مختلف بدن به قلب حمل می کند؛ رگ؛ ورید؛ سیاهرگ؛ رگه (مثل روی برگ)

ترجمه خون بوسیله ی رگ ها به بخش های مختلف بدن حمل می شود.

چیزی که بدون اتفاق هیجان انگیز یا غیر عادی رخ بدهد؛ بی حادثه؛ بدون رویداد مهم

ترجمه این پیرمرد زندگی ساده و بدون حادثه ای، بدون هیچ رویداد مهمی دارد.

زمین یا خاکی که قابلیت کاشت و برداشت محصولات را دارد؛ حاصلخیز؛ انسان، حیوان یا گیاهی که توان تولد دارد؛ بارور

ترجمه کشاورز جوان یک زمین حاصلخیز با انواع مختلف محصولات کشاورزی دارد. زمینی که در گذشته غیرحاصلخیز بود.