کاربرد حرف اضافه ی under
از under به معنی «زیر» زمانی استفاده می کنیم که بخواهیم بگوییم که یک چیز در سطح پایین تری از چیز دیگر قرار دارد.
مثلا ممکن است بگوییم که یک شیء روی زمین و زیر میز یا صندلی قرار دارد. مثال:
An apple is under the chair.
یک سیب زیر صندلی است.
The spring flows under the tree.
چشمه از زیر درخت جاری است.
کاربرد حرف اضافه underneath
حرف اضافه ی مکان underneath هم به معنای «زیر چیزی» بودن است، مخصوصا وقتی آن چیز مخفی باشد یا با آن شیء در بالای آن پوشانده شده باشد. مثال:
The coin rolled underneath the table.
سکه به زیر میز غل خورد.
در این مثال میز بالاتر از سکه است و آن را پوشش می دهد.
I wore a T-shirt underneath the jacket.
من یک تیشرت زیر کاپشن پوشیدم.
در این مثال تی شرت هم بوسیله کاپشن پوشانده شده است و زیر آن قرار دارد.
کاربرد حرف اضافه ی below
از این حرف اضافه معمولاً برای گفتن اینکه یک چیز در سطح بسیار پایین تری از چیز دیگر است استفاده می کنیم.
Reza dived below the surface of the water.
رضا به زیر سطح آب شیرجه زد.
He wrote his name below the last line.
او نامش را زیر آخرین خط نوشت.
کاربرد حرف اضافه ی beneath
حرف اضافه ی beneath هم به معنای پایین چیزی بودن یا در موقعیت پایین تر از چیز دیگری بودن بکار می رود.
The body was buried beneath a pile of leaves.
بدن زیر یک کپه برگ دفن شده بود.