آموزش های ویدئویی در کانال آپارات

0
()

بنام خدا

● مقدار زیادی غذا خواستن یا خوردن، پر خور، سیری ناپذیر؛ اشتیاق خیلی زیاد برای انجام کاری یا داشتن چیز زیاد، حریص

 

مثال تصویری

Hamid is so voracious in cake eating. He eats cake every day.
ترجمه حمید در خوردن کیک سیری ناپذیر است. او هر روز کیک می خورد.

 

● عملی که بدون توجه به ضررهای آن و بدون در نظر گرفتن نظم خاصی انجام می شود، بدون فکر، بدون قائل شدن تبعیض، تصادفی

 

مثال تصویری

India government is responsible for indiscriminate killing of hundred of cows.
ترجمه دولت هند مسئول کشتار بدون ملاحظه ی صدها گاو است.

 

۳٫ eminent

همچنین ببینید:
۱۱۰۰ واژه (هفته ۳/روز ۱)
● شخصی که محبوب، معروف و قابل احترام است، برجسته، مشهور

 

مثال تصویری

Gandhi was an eminent leader who led the fight for India’s independence from the British.
ترجمه گاندی یک رهبر مشهور بود که مبارزه برای استقلال هند از بریتانیا را رهبری کرد.

 

● چیزی که در آب یا یک مایع غوطه ور یا خیسانده شود، غوطه ور، غرق

 

مثال تصویری

The grains of barley were steeped in water before making a tasty soup.
ترجمه دانه های جو قبل از درست کردن یک سوپ خوشمزه در آب خیسانده شدند.

 

● لبریز و پر از چیزی، سرشار، انباشته

 

مثال تصویری

The basket is replete with juicy apricots that make my mouth water.
ترجمه سبد پر از زردآلوهای آبدار است که دهان من را آب می اندازد.

 

آزمون
  • 1. The football game was ______ with excitement and great plays.
  • 2. The ______ author received the Nobel Prize for literature.
  • 3. My cousin is so ______ in schoolwork that his friends call him a bookworm.
  • 4. After skiing, I find that I have a ______ appetite.
  • 5. Modern warfare often results in the ______ killing of combatants and innocent civilians alike.
Submit

امتیاز 1 تا 5 ستاره بده، بعد روی ارسال کلیک کن.

همچنین ببینید:
۱۱۰۰ واژه (هفته ۲/روز ۴)

میانگین امتیاز / 5. تعداد امتیاز:

۱۱۰۰ واژه (هفته ۱/روز ۱)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: