درس ۲۵ / خیالاتی
It wasn’t me, maybe it was my look alike/double.
ترجمه من نبودم؛ شاید یکی شبیه من بوده.
You were hallucinating.
ترجمه داشتی هزیون می گفتی.
You were not in a clear head.
ترجمه حواست نبود.
You are just hearing things.
ترجمه خیالاتی شدی.
You are seeing stars.
ترجمه خیالاتی شدی؛ چشمات آلبالو گیلاس می چینه.
Is it me or my eyes playing tricks on me?
ترجمه من اشتباه می کنم یا چشمام اشتباه می بینه؟
You are seeing thing!
ترجمه خیالاتی شدی!
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۵)