آموزش های ویدئویی در کانال آپارات

0
()

بنام خدا

● استفاده از شکل مودبانه تر کلمات بجای کلمات عامیانه تر برای جلوگیری از ایجاد ناراحتی؛ حسن تعبیر

 

مثال تصویری

«Pass away» is usually used as a euphemism for «die» in a more polite way.
ترجمه «درگذشتن» معمولاً به عنوان حسن تعبیر برای «مردن» به شیوه ای مودبانه تر استفاده می شود.

 

● معنی ۱: چیزی که فاقد هرگونه جذابیت یا هیجان است؛ خسته کننده؛ بیهوده
● معنی ۲: چیزی که مربوط به زندگی این دنیا می شود بجای معنویت؛ دنیوی؛ خاکی

 

مثال تصویری

Some our routine daily activities like eating and sleeping are related to the mundane aspect of our life.
ترجمه برخی از فعالیت های تکراری روزمره ما مثل خوردن و خوابیدن به جنبه ی دنیوی زندگی ما مربوط می شوند.

 

همچنین ببینید:
۱۱۰۰ واژه (هفته ۲/روز ۲)

۳. incongruous

● چیزی که غیر عادی و نامناسب است و با بقیه چیزهای اطرافش سازگاری ندارد؛ نامتجانس؛ ناسازگار

 

مثال تصویری

A red fish among all other blues fishes seems very incongruous.
ترجمه یک ماهی قرمز میان تمام ماهی های آبی دیگر خیلی نامتجانس به نظر می رسد.

 

● احساس دلسوزی برای کسی که حادثه ای بد برایش اتفاق افتاده است مخصوصاً وقتی کسی می میرد؛ همدردی؛ تسلیت

 

مثال تصویری

Navid expressed his sincere condolence to his friend for the death of his dear mother.
ترجمه نوید همدردی خالصانه خود را به دوستش برای مرگ مادر عزیزش اظهار کرد.

 

● قرار دادن شرط یا تقاضا برای انجام کاری یا رسیدن به یک توافق؛ قید کردن؛ پیمان بستن

 

مثال تصویری

The agreement stipulates that twenty tons of wheat must be exported to Iraq each month.
ترجمه این توافقنامه تصریح می کند که بیست تن گندم باید به عراق هر ماهه صادر شود.

 

آزمون
  • 1. We repudiated* the contract because it did not ............ a cost of living bonus.
  • 2. The word «expired» is a ........... for «died».
  • 3. When my neighbor's father was run over, we sent a ............ card.
  • 4. The philosopher dealt with spiritual things, ignoring the ........... ones.
  • 5. The play was so ............. that it seemed to be the work of several authors.
Submit

امتیاز 1 تا 5 ستاره بده، بعد روی ارسال کلیک کن.

همچنین ببینید:
۱۱۰۰ واژه (هفته ۲/روز ۴)

میانگین امتیاز / 5. تعداد امتیاز:

۱۱۰۰ واژه (هفته ۳/روز ۴)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: