بنام خدا You were heavy on the nerves today. ترجمه امروز خیلی اعصاب خرد کن بودی. You were a grind on the nerve. ترجمه امروز خیلی رو اعصاب بودی. I was just about to lose it. ترجمه نزدیک بود کنترلم
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۴۵، بد اخلاق و بد دهن
بنام خدا I just called him everything in the book. ترجمه هر چه از دهنم در اومد بهش گفتم. Don’t get mouthy with me. ترجمه دهن به دهن من نگذار. Don’t get picky with me. ترجمه به من گیر نده.
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۴۴، جوابی به یک دروغگو
بنام خدا Like I’m gonna (going to) believe it. ترجمه تو گفتی و منم باور کردم. Like I’m going to fall for it. ترجمه تو گفتی و من هم گول خوردم. You could have fooled me. ترجمه تو گفتی و
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۴۳، رک و راست
بنام خدا Let me just break it to you. ترجمه اجازه بدهید رک و رو راست به شما بگویم. Let’s break the ice. ترجمه اجازه بدهید رو دربایستی را کنار بگذاریم. Let’s get straight to the point. ترجمه اجازه بدهید
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۴۲، حساب حساب است
بنام خدا Business is business. ترجمه حساب حساب است، کاکا برادر. Let’s go Dutch. ترجمه بیا دنگی دنگی حساب کنیم. Let’s go halves. ترجمه هر کی دنگ خودش رو بده. Let’s chip in. ترجمه بیا دنگی دنگی حساب کنیم. Let’s
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۴۱، پول
بنام خدا ۴۱ پول Money doesn’t grow on trees. ترجمه پول که علف خرس نیست. They have got money to burn. ترجمه پولش از پارو بالا میره. Money is burning around his pocket. ترجمه پولش داره از کیسش میره. He
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۴۰، تماس تلفنی
بنام خدا ۴۰ تماس تلفنی The telephone went off. ترجمه زنگ تلفن به صدا درآمد. I have the telephone set on the vibe mode. ترجمه تلفنم را روی ویبره گذاشته ام. I am getting interactions. ترجمه خط روی خط افتاده
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۳۹، سیگار کشیدن
بنام خدا ۳۹ سیگار کشیدن Have you got a smoke? ترجمه سیگار داری؟ He is a chain smoker. ترجمه او پشت سر هم سیگار می کشد. He smokes back to back. ترجمه او پشت سر هم سیگار می کشد. He
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۳۸، معتاد به مواد مخدر
بنام خدا ۳۸ معتاد به مواد مخدر He takes hard-core narcotics. ترجمه او از مواد مخدر قوی استفاده می کند. He is on drugs. ترجمه او مواد مخدر استفاده کرده. He is a baser. ترجمه او معتاد هروئین است. He
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۳۷، جرم
بنام خدا ۳۷ جرم They took him down to the police station. ترجمه آنها او را گرفتند و بردند به ایستگاه پلیس٫ He has taken a year of time. ترجمه او یک سال حبس کشیده است. He is a convict.
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۳۶، چهره
بنام خدا ۳۶ چهره I don’t know what his name is. I know him by face / sight. ترجمه اسم او را نمی دانم. از چهره اش او را می شناسم. I took you for your brother. ترجمه من شما
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۳۵، کار بیهوده
بنام خدا ۳۵ کار بیهوده You will not get too far by switching back and forth. ترجمه با این شاخه و آن شاخه پریدن نمی توانید کاری از پیش ببرید. It will get you nowhere. ترجمه با این کار به
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۳۴، تشویق
بنام خدا ۳۴ تشویق Give them a big applause. ترجمه یک کف مرتب برای آنها بزنید. The crowd applauded him. ترجمه جمعیت او را تشویق کردند. Cheer them on. ترجمه آنها را تشویق کنید. Clap for them. ترجمه برایشان دست
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۳۳، اجبار
بنام خدا ۳۳ اجبار I have to go along with that. ترجمه مجبورم به آن تن در بدهم. You have to come to terms with it. ترجمه شما مجبورید با آن کنار بیایید. Something out of which / in which
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۳۲، بیماری و سلامتی
بنام خدا ۳۲ بیماری و سلامتی He is running a temperature. ترجمه تب او در حال زیاد شدن است. He must be committed. ترجمه او باید بستری شود. My eyes aren’t acting up. ترجمه چشم های من خوب عمل نمی
پنج دقیقه با اصطلاحات، درس ۳۱، احترام
بنام خدا ۳۱ احترام Everything ends up in respect. ترجمه همه چیز به احترام ختم می شود. Respect breeds respect. ترجمه احترام احترام می آورد. I do owe you a lot of respect. ترجمه من به شما خیلی مدیونم. You
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۳۰)
درس ۳۰ / بهترین آرزوها I wish the warmest wishes for you. ترجمه گرمترین و صمیمانه ترین آرزوها را برایت آرزومندم. I wish you very hearty occasions. ترجمه برایت موقعیت های خیلی خوبی را آرزو می کنم. I
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۹)
درس ۲۹ / درخواست کردن Can you be kind enough and close the door? ترجمه ممکن است محبت کنید و در را ببندید؟ Would you please do me a favor and dial this number for me? ترجمه ممکن است
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۸)
درس ۲۸ / خداحافظ Good bye. ترجمه خداحافظ. See you then. ترجمه پس تا بعد. See you later. ترجمه بعداً می بینمت. So long. ترجمه به آرزوی دیدار. Take care of yourself. ترجمه مراقب خودت باش.
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۶)
درس ۲۶ / واضح و معلوم That’s as obvious as a bright daylight. ترجمه مثل روز روشنه. That’s crystal clear. ترجمه کاملا روشنه. That’s clean as a whistle. ترجمه مثل روز روشنه. That’s conspicuous. ترجمه کاملاً مبرهن
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۷)
درس ۲۷ / مرگ و تشییع جنازه They laid him into rest. ترجمه آنها او را به خاک سپردند. May he rest in peace. ترجمه خدا بیامرزدش. May Allah bless him. ترجمه خدا رحمتش کنه. He died
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۵)
درس ۲۵ / خیالاتی It wasn’t me, maybe it was my look alike/double. ترجمه من نبودم؛ شاید یکی شبیه من بوده. You were hallucinating. ترجمه داشتی هزیون می گفتی. You were not in a clear head. ترجمه حواست
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۴)
درس ۲۴ / با تجربه He is a man of experience. ترجمه او آدم با تجربه ای است. He is an old hand. ترجمه او آدم با تجربه ای است. He is pretty subtle about it. ترجمه او
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۳)
درس ۲۳ / خدا قوت Nice job. ترجمه خدا قوت. (خسته نباشید.) Well done. ترجمه خدا قوت. Immaculately done. ترجمه خدا قوت. (به منظور تحسین) Impeccably handled. ترجمه خدا قوت. (به منظور تحسین) Well attended. ترجمه
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۲)
درس ۲۲ / سعی و اقبال Try your best. ترجمه نهایت سعیت را بکن. Give it another try. ترجمه یکدفعه دیگه سعی کن. Give it another shot. ترجمه یکدفعه دیگه تلاش کن. Try your greatest effort. ترجمه
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۱)
درس ۲۱ / مد It’s not very trendy. / It’s not in. / It’s not in style. / It’s not in fashion. ترجمه مد نیست. It’s out of style. / It’s out of fashion. / It’s out dated. /
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۲۰)
درس ۲۰ / حضور ذهن My memory fails me. / My memory doesn’t serve me best. ترجمه حافظه ام یاری نمی کند. My faculty doesn’t work / function well. ترجمه فکرم درست کار نمی کند. It occurred to
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۱۹)
درس ۱۹ / آزرده خاطر Farid has hard feeling towards Farhad. ترجمه فرید از فرهاد دل پری دارد. Farid feels so resentful of Farhad. ترجمه فرید از فرهاد خیلی دلخور است. Farid holds a grudge against Farhad. ترجمه
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۱۸)
درس ۱۸ / وسواسی Don’t make a fuss over it. ترجمه وسواس به خرج نده. Don’t be too particular. ترجمه سخت پسند نباش. Don’t be too choosy. ترجمه وسواسی نباش. Don’t get so hung up on that.
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۱۷)
درس ۱۷ / رازداری کردن Keep it to yourself. ترجمه بین خودمون بمونه. Keep it under your hat. ترجمه به کسی حرفی نزن. Never a word to a soul. ترجمه به هیچ کس حرفی نزن. Don’t let
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۱۶)
درس ۱۶ / اظهار نظر I want to express my idea. ترجمه من می خواهم ایده ی خودم را بیان کنم. I want to present my point. ترجمه من می خواهم نقطه نظر خود را متذکر شوم. I
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۱۵)
درس ۱۵ / مرخصی He took a week leave. ترجمه او یک هفته مرخصی گرفت. He is on sick leave. ترجمه او مرخصی استعلاجی (درمانی) گرفته است. He took a sabbatical leave. ترجمه او مرخصی تحصیلی (فرصت مطالعاتی)
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۱۴)
درس ۱۴ / راه ها It’s quite the ways. ترجمه راهش نسبتاً طولانی است. It’s a way up here. ترجمه از اینجا خیلی بالاتر است. It’s a way down here. ترجمه از اینجا خیلی پایینتر است. It’s
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۱۳)
درس ۱۳ / تصادف و خرابی ماشین The car just died on us. / The car just broke down (on us). ترجمه ماشین مارو در راه گذاشت. My car splutters. ترجمه ماشین من ریپ می زنه. We had
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۱۲)
درس ۱۲ / عبور و مرور Are you driving today? ترجمه امروز ماشین داری؟ Have you got your own wheels today? ترجمه امروز وسیله داری؟ Have you got transportation today? ترجمه امروز وسیله نقلیه داری؟ Where are
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۱۱)
درس ۱۱ / دوستی و روابط دوستانه He is a super duper friend. ترجمه او یک دوست به تمام معناست. You are the most cherished friend of mine. ترجمه تو عزیزترین دوست من هستی. He is a friend
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۱۰)
درس ۱۰ / تقاضای تکرار حرف Sorry. I couldn’t make out what you said. ترجمه ببخشید. متوجه منظورتون نشدم. I didn’t get the message. ترجمه متوجه منظورتون نشدم. I didn’t get the hint. ترجمه مطلب رو نگرفتم.
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۹)
درس ۹ / عذرخواهی و پاسخ به آن I’m terribly sorry. ترجمه واقعاً متأسفم. I’m awfully sorry. ترجمه واقعاً متأسفم. I do apologize. ترجمه واقعاً معذرت می خوام. I’m ashamed. ترجمه شرمنده ام. I try to
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۸)
درس ۸ / تشکر کردن That’s awfully very kind of you. ترجمه این واقعاً لطف شمارو می رسونه. Thanks a million. ترجمه بی نهایت سپاسگذارم. Thank you indeed. ترجمه واقعاً متشکرم. Thank you ever so much. ترجمه
پنج دقیقه با اصطلاحات (درس ۷)
درس ۷ / درآمد It’s a well-paid job. ترجمه شغل پر درآمدی است. It’s a lucrative job. ترجمه شغل پر درآمدی است. It’s a money making job. ترجمه شغل پول سازی است. It really pays well. ترجمه