بنام خدا
۱. infamous
● شخصی که بخاطر کارها یا اخلاق بدش معروف است؛ بدنام
مثال تصویری
Trump is one of the most infamous presidents in the US history that has lots of opponents not only in the US, but throughout the world.
ترجمه ترامپ یکی از بدنامترین رئیس جمهورها در تاریخ ایالات متحده است که مخالفان زیادی نه تنها در ایالات متحده، بلکه در سراسر جهان دارد.
۲. jostle
● تنه زدن به کسی
مثال تصویری
In the soccer game, the opponent player was trying to jostle me and get the ball.
ترجمه در بازی فوتبال، بازیکن حریف تلاش می کرد تا به من تنه بزند و توپ را بگیرد.
● کسی که براحتی گول می خورد؛ ساده دل
مثال تصویری
At school, the dupe boy exchanged his ice cream with an empty popcorn bag.
ترجمه در مدرسه، پسر ساده دل بستنی اش را با یک بسته خالی ذرت بو داده عوض کرد.
۴. incipient
● چیزی که شروع به اتفاق افتادن و وجود داشتن کرده؛ اولیه؛ نخستین
مثال تصویری
Bud is the incipient shape of a flower that is growing.
ترجمه غنچه شکل اولیه یک گل در حال رشد است.
۵. inadvertent
● کاری که بدون قصد انجام شود؛ غیر عمدی
مثال تصویری
The careless driver crashed into a bicycle in an inadvertent accident.
ترجمه راننده ی بی دقت در یک تصادف غیر عمدی به یک دوچرخه زد.
آزمون
-
1. By telling the truth, we stopped the ........... rumor from spreading.
-
2. The bombing of Pearl Harbor was referred to as an ........... deed.
-
3. The wealthy ............. consented to buy the often-sold Brooklyn Bridge.
-
4. When he attempted to ........... the old lady, she struck him with her umbrella.
-
5. Through an ............ error, the guided missile sped out of control.
Submit
۱۱۰۰ واژه (هفته ۳/روز ۲)