بنام خدا 📚 درس ۷ . بخش ۵ برای سوال از اینکه چه کسی کار خاصی را به طور معمول در زمان حال ساده انجام می دهد، از Who (چه کسی) استفاده می شود. نکته مهم این است که Who
دستور انگلیسی: درس ۷؛ سوالات حال ساده با Who

بنام خدا 📚 درس ۷ . بخش ۵ برای سوال از اینکه چه کسی کار خاصی را به طور معمول در زمان حال ساده انجام می دهد، از Who (چه کسی) استفاده می شود. نکته مهم این است که Who
بنام خدا 📚 درس ۷ . بخش ۳ از قیود تکرار در زمان حال ساده برای بیان تکرر یا دفعات انجام یک فعالیت استفاده می شود. پر کاربردترین این قیود always (همیشه) ، usually (معمولا) ، sometimes (گاهی اوقات) و
بنام خدا 📚 درس ۷ . بخش ۲ برای سوال از زمان و ساعت انجام کاری در زمان حال ساده می توان از کلمات استفهامی when به معنی «چه وقت» و what time به معنی «چه ساعتی» استفاده کرد. 💡نکته
بنام خدا 📚 درس ۷ . بخش ۱ در سومین شخص مفرد زمان حال ساده که با ضمایر he ، she و it و نام یک شخص مثل علی می آید به فعل حرف s یا es با توجه به
بنام خدا 📚 درس ۶ . بخش ۶ برای پرسش از ماهیت، چرایی و انتخاب ها در زمان حال ساده از کلمات استفهامی what و why و which استفاده می کنیم. بعد از این کلمات در جمله ی سوالی از
بنام خدا 📚 درس ۶ . بخش ۵ برای اینکه صفت ها را در جای درستشان بکار ببریم باید آنها را قبل از موصوف یعنی اسمی که آن را توصیف میکنند قرار دهیم. همچنین صفت ها هرگز تغییر نمی کنند
بنام خدا 📚 درس ۶ . بخش ۴ سوالات بله/خیر زمان حال ساده با افزودن فعل do به اول جمله قبل از فاعل به سادگی ساخته می شود. تنها تفاوت در سومین شخص مفرد است که does بکار می رود
بنام خدا 📚 درس ۶ . بخش ۳ شکل منفی زمان حال ساده با افزودن شکل منفی فعل do به اول فعل به سادگی ساخته می شود. تنها تفاوت در سومین شخص مفرد است که don’t به صورت doesn’t بکار
بنام خدا 📚 درس ۶ . بخش ۲ از زمان حال ساده (Simple Present Tense) برای بیان اعمالی که در زمان حال به صورت عادت، حقیقت کلی، شرایط یا احساسات غیر قابل تغییر و غیره می باشد استفاده می شود.
بنام خدا 📚 درس ۶ . بخش ۱ از ضمایر اشاره (Demonstratives) می توان برای اشاره کردن به چیزها استفاده کرد. ضمیر مفرد this (این) برای اشاره به نزدیک، ضمیر مفرد that (آن) برای اشاره به دور، ضمیر جمع these
بنام خدا 📚 درس ۵ . بخش ۲ برای بیان ساعت یا تاریخ یک رویداد از حروف اضافه استفاده می شود. برای گفتن ساعت دقیق یا وقت خاص روز از حرف اضافه ی at ؛ برای بیان روز هفته یا
بنام خدا 📚 درس ۵ . بخش ۱ 📝 برای سوال در مورد زمان با فعل بودن از what time (چه ساعتی) برای پرسش از ساعت، what day (چه روزی) برای پرسش از روز و when (چه وقتی) برای سوال
بنام خدا 📚 درس ۴ . بخش ۴ 📝 برای سوال از سن و سال کسی از how old به معنی «چند ساله؟» همراه با فعل بودن استفاده می کنیم. کافیست how old را به ابتدای جمله ی سوالی بیاوریم
بنام خدا 📚 درس ۴ . بخش ۳ 📝 از فعل have به معنی داشتن برای بیان مالک بودن چیزی استفاده می شود. 💡در زمان حال ساده، سومین شخص مفرد have به صورت has صرف می شود و از این
بنام خدا 📚 درس ۴ . بخش ۲ 📝 از فعل بودن و یک صفت بعد آن می توان برای توصیف اشخاص یا اشیاء استفاده کرد. همچنین برای قوی تر نشان دادن صفت می توان از قیدهای so و very
بنام خدا 📚 درس ۴ . بخش ۱ 📝 سوالات فعل بودن با Who برای پرسش از کیستی اشخاص بکار می رود و به معنی «چه کسی» یا «چه کسانی» است. برای ساخت این سوالات کافیست Who را به اول
بنام خدا 📚 درس ۳ . بخش ۳ 📝 برای بیان وسیله ی نقلیه استفاده شده برای انجام کاری یا رفتن به جایی معمولاً از by استفاده می شود که به معنی با یا بوسیله است. از by در آخر
بنام خدا 📚 درس ۳ . بخش ۲ 📝 امری ها با آوردن فعل به صورت ساده در ابتدای جمله ساخته می شوند و به منظور دادن دستور یا راهنمایی کسی برای انجام یک کار بکار می روند. (شکل ساده
بنام خدا 📚 درس ۳ . بخش ۱ 📝 سوال از موقعیت ها با Where به منظور بیان موقعیت دقیق چیزی نسبت به چیز دیگر پرسیده می شود. در پاسخ می توان بجای تکرار مکان یا شیء مورد نظر از
بنام خدا 📚 درس ۲ . بخش ۳ 📝 سوالات فعل بودن با What برای پرسش از ماهیت یا کسب اطلاعات از چیستی چیزها بکار می رود. برای ساخت این جملات کافیست What را به اول جمله بیاوریم و بعد
بنام خدا 📚 درس ۲ . بخش ۲ 📝 سوالات بودن از (be from) برای سوال از شهر یا کشور محل زندگی افراد پرسیده می شوند. این سوالات به صورت بله/خیر (yes/no questions) یا سوالات اطلاعات (information questions) با Where
بنام خدا 📚 درس ۲ . بخش ۱ 📝 اسم های ملکی (possessive nouns) و صفات ملکی (possessive adjectives) برای بیان مالکیت اشیاء یا نسبت دادن افراد به هم بکار می روند. 💡اسم ملکی همراه با آپاستروف (‘) و حرف
بنام خدا 📚 درس ۱ . بخش ۴ 📝 افراد، مکان ها و کشورها اسامی خاص (proper nouns) هستند. این اسم ها در انگلیسی با حروف بزرگ (capital letters) نوشته می شوند. همچنین اسامی ماه ها و روزها مثل January
بنام خدا 📚 درس ۱ . بخش ۳ 📝 سوالات بله/خیر فعل بودن با تغییر جای فعل بودن و فاعل براحتی ساخته می شود. 💡سوالات بله/خیر (yes/no questions): 🔹Are you an architect? Yes, I am. / No, I’m not. 🔸Is
بنام خدا 📚 درس ۱ . بخش ۲ 📝 اسم ها در زبان انگلیسی با اضافه شدن s یا es جمع (plural) می شوند. البته شکل بی قاعده جمع هم وجود دارد که بعدها توضیح داده خواهد شد. 💡اسم های
بنام خدا You were heavy on the nerves today. ترجمه امروز خیلی اعصاب خرد کن بودی. You were a grind on the nerve. ترجمه امروز خیلی رو اعصاب بودی. I was just about to lose it. ترجمه نزدیک بود کنترلم
بنام خدا I just called him everything in the book. ترجمه هر چه از دهنم در اومد بهش گفتم. Don’t get mouthy with me. ترجمه دهن به دهن من نگذار. Don’t get picky with me. ترجمه به من گیر نده.
بنام خدا Like I’m gonna (going to) believe it. ترجمه تو گفتی و منم باور کردم. Like I’m going to fall for it. ترجمه تو گفتی و من هم گول خوردم. You could have fooled me. ترجمه تو گفتی و
بنام خدا Let me just break it to you. ترجمه اجازه بدهید رک و رو راست به شما بگویم. Let’s break the ice. ترجمه اجازه بدهید رو دربایستی را کنار بگذاریم. Let’s get straight to the point. ترجمه اجازه بدهید
بنام خدا Business is business. ترجمه حساب حساب است، کاکا برادر. Let’s go Dutch. ترجمه بیا دنگی دنگی حساب کنیم. Let’s go halves. ترجمه هر کی دنگ خودش رو بده. Let’s chip in. ترجمه بیا دنگی دنگی حساب کنیم. Let’s
بنام خدا ۴۱ پول Money doesn’t grow on trees. ترجمه پول که علف خرس نیست. They have got money to burn. ترجمه پولش از پارو بالا میره. Money is burning around his pocket. ترجمه پولش داره از کیسش میره. He
بنام خدا ۴۰ تماس تلفنی The telephone went off. ترجمه زنگ تلفن به صدا درآمد. I have the telephone set on the vibe mode. ترجمه تلفنم را روی ویبره گذاشته ام. I am getting interactions. ترجمه خط روی خط افتاده
بنام خدا ۳۹ سیگار کشیدن Have you got a smoke? ترجمه سیگار داری؟ He is a chain smoker. ترجمه او پشت سر هم سیگار می کشد. He smokes back to back. ترجمه او پشت سر هم سیگار می کشد. He
بنام خدا ۳۸ معتاد به مواد مخدر He takes hard-core narcotics. ترجمه او از مواد مخدر قوی استفاده می کند. He is on drugs. ترجمه او مواد مخدر استفاده کرده. He is a baser. ترجمه او معتاد هروئین است. He
بنام خدا ۳۷ جرم They took him down to the police station. ترجمه آنها او را گرفتند و بردند به ایستگاه پلیس٫ He has taken a year of time. ترجمه او یک سال حبس کشیده است. He is a convict.
بنام خدا ۳۶ چهره I don’t know what his name is. I know him by face / sight. ترجمه اسم او را نمی دانم. از چهره اش او را می شناسم. I took you for your brother. ترجمه من شما
بنام خدا ۳۵ کار بیهوده You will not get too far by switching back and forth. ترجمه با این شاخه و آن شاخه پریدن نمی توانید کاری از پیش ببرید. It will get you nowhere. ترجمه با این کار به
بنام خدا ۳۴ تشویق Give them a big applause. ترجمه یک کف مرتب برای آنها بزنید. The crowd applauded him. ترجمه جمعیت او را تشویق کردند. Cheer them on. ترجمه آنها را تشویق کنید. Clap for them. ترجمه برایشان دست